۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

در مسير مردم حرکت مى‌کنم


ميرحسين موسوي:در مسير مردم حرکت مى‌کنم

نخست وزير دوران دفاع مقدس در مصاحبه‌اى که فيلم آن ديروز روى سايت هاى اينترنتى قرار گرفت به برخى سوالات درباره حوادث و شرايط پس از انتخابات پاسخ داد.

ماجراى وحدت ملي
مهندس موسوى در پاسخ به سوالى پيرامون طرح وحدت ملى گفت: اين اصطلاح به اشکال گوناگونى مطرح مى‌شود که خوب است اين موضوعات از همديگر تفکيک شود. من در ديدارى که با نمايندگان فراکسيون اقليت مجلس داشتم، بحث وحدت ملى را مطرح کردم که در آنجا قصد من از اين اصطلاح بيشتر اشاره به يک حس و اراده جمعى بود که در طول انتخابات تشکيل شد که براساس پيوند با ميراث تمدنى و منافع ملى خودمان در جهت سعادت و پيشرفت کشور بود و منظرى که براى آينده گشوده مى‌شد اهميت پيدا مى‌کرد و همه شاهد بوديم که علاقه‌اى در اين باره در کشور ايجاد شده بود. گمان مى‌کنم حتى با توجه به مسائل بعد از انتخابات اين سرمايه همچنان بايد حفظ شود و سعى شود که تقويت شود، وحدت ملى از اين لحاظ فوق‌العاده براى ما مهم است و همه بايد روى آن تکيه کنيم. در اين جا منظور از وحدت، وحدت بين همه اقشار است روشنفکران و مردم، دانشجويان با مردم و قوميت‌هاى مختلف با هم و فرهنگ‌هاى مختلف . در آستانه انتخابات زنجيره سبزى که ميدان تجريش را به ميدان راه‌آهن جوش داد يکى از بهترين مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و اين مسئله در سراسر کشور ما موج پيدا کرد و براساس چنين تصورى ايده راه سبز اميد شکل گرفت. منتها غير از اين موضوع مسئله وحدت ملى در معانى ديگرى هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسائلى که در کشور پيش آمد که همگى به خوبى به آن وقوف داريم يک عده‌اى با انگيزه‌هاى گوناگون و گاه با انگيزه‌هاى خير به دنبال اين بودند که آيا مى‌شود در گفت‌وگوهاى افراد سياسى دامنه تنش‌ها را کم کرديا نه؟
خاطره اى از امام
در اين باره يک طرحى آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى داشتند يک موقعى هم بحث اين شد که آيت‌الله مهدوى کنى در اين باره نظرياتى دارند، کلا افراد گوناگونى در اين باره اظهارنظر کردند. آن چه در اين جا مهم است اينکه بنده تا به حال در اين رابطه اظهارنظرى نکرده‌ام.منتها با توجه به شايعاتى که از بحث‌هايى در اين باره مطرح است من يک خاطره‌اى از حضرت امام دارم که نقل مى‌کنم، نکته‌اى در آن هست که بنده براساس آن عمل مى‌کنم. برسر مسئله مک فارلين که بحرانى ايجاد کرد و مردم هنوز نمى‌دانستند که مک فارلين به ايران آمده يا چه اتفاقى افتاده، اينکه آيا ايشان محرمانه به ايران آمده و برگشته. اين موضوع اولين بار در يک روزنامه سوريه‌اى مطرح شد و در اينجا در بحثى که در ميان سران سه قوه شکل گرفت گفته شد که اين مسئله به داخل کشور هم کشيده خواهد شد و با توجه به حسى که به مسئله رابطه با آمريکا و گفت‌وگو با آمريکا وجود داشت طبيعى است که بحرانى را در داخل کشور ايجاد کند، روساى سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتيم خدمت حضرت امام (ره) و با ايشان صبحتى داشتيم. وقتى اين مسئله براى ايشان توضيح داده شد که چگونه، چطور و به چه دليلى اصلا اين فرد با چه گروهى آمدند و رفتند و نتيجه چه بود و گفته شد که اين مسئله در يک روزنامه لبنانى يا سوريه‌اى مطرح شده و به ايران هم خواهد کشيد، ايشان فرمودند که برويد و به مردم اين مسئله را بگوييد، مردم بايد در جريان باشند و يک مقدارى هم بحث کردند در اين رابطه. وقتى که مى‌خواستيم بلند شويم ايشان يک جمله فرمودند که هميشه به عنوان يک جمله طلايى و مهم در ذهن بنده مانده است. ايشان فرمودند؛ هيچ موقع کارى نکنيد که نتوانيد به مردم توضيح بدهيد. که بنده اين مسئله در ذهنم باقى مانده است. براى همين اگر گفت‌وگويى باشد، صحبتى باشد، بحث و موضوعى باشد طبيعتا به عنوان يک همراه اين جريان عظيم با مردم آن را در ميان خواهم گذاشت و چيزى نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.
مشکلات رسانه هاى ما
طبيعى است که در اين رابطه با توجه به ضعفى که رسانه‌هاى ما دارند و بر عليه راه سبز اميد فعاليت مى‌کنند و ما رسانه رسمى‌ نداريم و تمام رسانه‌هاى ما محدود شده است، خبرهايى که در اين رابطه يا مسائلى شبيه به اين منتشر مى‌شود خوب است که مردم به اين که خود اين رسانه‌ها متعلق به چه جناحى هستند و با چه قصدى اين اخبار را منتشر مى‌کنند، ان‌شاءالله توجه خواهند کرد. اين مى‌تواند به همه ما کمک کند که در يک فضاى انديشمندانه و پر از ارزش‌هاى مورد اعتقاد خودمان حرکت کنيم.
تماسى با من گرفته نشده است
وى درباره ديدارهاى صورت گرفته گفت: البته من در جريان پيشنهادى که آقاى ‌هاشمى ‌رفسنجانى در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پيشنهاداتى که تعدادى از اعضاى مجمع تشخيص مصلحت نظام به ايشان کردند، هستم و همچنين از طريق رسانه‌ها در جريان صحبت‌هايى هستم که انتساب داده مى‌شود که حضرت آيت‌الله مهدوى کنى و ديگران مطرح کرده‌اند و گاهى هم ديده‌ام که ديگران و افرادى با نيت‌هاى خير چنين مسئله‌اى را مطرح مى‌کنند، ولى تماس مستقيمى ‌در اين رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه‌نگارى صورت گرفته و نه مذاکره رسمى‌ در اين رابطه گرفته است. کلا در اين رابطه کارى انجام نشده است.
همراه ملت هستيم
ملت ما يک حرکت بزرگى را شروع کرده و ما هم همراهش هستيم که ان‌شاءالله در همين جهتى باشم که مردم در آن حرکت مى‌کنند. اگر دقت شود اوايل اين اتفاقاتى که در کشور افتاد بحث بود که چگونه بايد حرکت کنيم و جواب ما چه بايد باشد که از دستاوردهاى بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامى ‌بتوانيم بهره مند باشيم و آنها را ادامه بدهيم. در اين باره بحث حزب و جبهه و گروه‌هاى مختلف شد که مبارزات سياسى تعريف شده در کشور يا در جهان مطرح بوده است، ما فکر کرديم که آن نمى‌تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربيات خود انتخابات خيلى همخوانى ندارد البته آن تجربياتى که باهمديگر داشتيم.
هرکس هراندازه که مى تواند
در اين انتخابات ما ديديم که خانواده‌ها، گروه‌هاى سياسي، مذهبي، هنري، فرهنگى و هرکس در هرجايى که هست به شيوه خودش و بنا بر توانايى خودش کمک رساند و در اين رابطه وارد اين حرکت شد، در حقيقت دنباله همان بحثى است که داشتيم و مطرح شد که هر شهروند يک ستاد چنين کارى بصورت شبکه‌اى در کشور صورت گرفت. قدرت اين حرکت هم از همين مسئله نشات مى‌گرفت نه از يک حرکت حزبي، البته به اين معنى نيست که احزاب موثر نبودند يا موثر نخواهند بود، نه آنها جايگاه خودشان را دارند و فوق‌العاده جايگاهشان ضرورى است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعاليت‌هاى خودشان را داشته باشند. ولى براى ادامه اين راه و رسيدن به اهداف و آرمان‌ها که تحت عنوان «ايران پيشرفته» مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته‌هاى مردم و در حقيقت استيفاى حقوق مردم، ما فکر کرديم که مسئله خيلى با بازتابى گسترده‌تر با توجه به تجربه انتخابات مى‌خواهد پى گرفته شود، که همانطور هم شد و همين طور هم اعلام شد. در چنين نگاهى مهم نيست که هر کس چه قدر کمک مى‌کند، به چه شيوه‌اى کمک مى‌کند، اصل اين است که يک اراده و نيت همگانى در سطح کشور ايجاد شده و بشود، حتى در يک خانواده و يک فرد بتواند به تنهايى تا برسد به احزاب و گروه‌ها و تشکل‌هايى که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعاليت‌هاى خود که در حال انجام است و با آن زندگى مى‌کند به اين حرکت عظيم کمک برساند. بنده هميشه اعتقاد داشتم يک آدم روشن دلي، پيرزنى يا پيرمردى فردى که اصلا به هيچ نوعى نمى‌تواند در اين فعاليت‌ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه‌اش يک دعايى مى‌کند ما اين را به عنوان يک فعاليت در داخل اين شبکه قلمداد کنيم تا برسد به فعاليت‌هايى که سازمان يافته و منظمى‌ که هست.
فراتر از احزاب،به گستردگى يک شبکه
امروز ما شاهد اين هستيم که به صورت غيرعادى و استثنايى خلاقيت‌هاى هنرى در ميان گروه‌ها و دسته‌هاى هنرى صورت مى‌گيرد، اينها هيچ کدام تابع يک حرکت حزبى نيست ولى متعلق به يک شبکه گسترده اجتماعى است، ما تعداد کليپ‌ها و سرودهايى که داريم در اين مدت ساخته شده و تعداد طرح‌هايى که در اين مدت نقاشى شده، کاريکاتورهايى که داريم در اين مدت کشيده شده اصلا با هيچ دوره تاريخى کشورمان قابل قياس نيست و در حقيقت آنها هستند که محتواى گفت‌وگو و حرکت اين موج و اين راه عظيم را هدايت مى‌کنند و پيش مى‌برند. اين کار در داخل يک حزب صورت نگرفته است گاهى سه يا دو هنرمند باهم و يا در دسته‌هاى بزرگ‌تر و کوچک‌تر در گوشه و کنار کشور و حتى در خارج از کشور به اين راه کمک رسانده‌اند. همچنين گروه‌هاى مذهبى هستند، هيئت‌هاى مختلف، هيئت‌هاى خيريه و دسته‌هاى سياسى و غيره.
توقف پذير نيست
در حقيقت در اينجا تلاش سياسى تبديل به يک زندگى شده است، زندگى که ادامه دارد و هيچگاه توقف‌پذير نيست، اين طور نيست که بشود آن را در يک نقطه‌اى متوقف کرد. به همين دليل اين حرکت يک حرکت آسيب‌ناپذير هم هست و در يک فضاى گفت و گوى همگانى هم اين حرکت‌ها تسريع مى‌شود مسيرش و پيش مى‌رود. از اين لحاظ رسانه‌ها اهميت فوق‌العاده‌اى دارند و زحمتى که کسانى در رسانه‌هاى ما مى‌کشند قابل تقدير است و بنده همين جا باز هم توصيه مى‌کنم با توجه به اينکه ما هيچ وسيله‌اى را در اختيار نداريم به اين ابزار و وسيله بيشتر توجه شود و از امکاناتش بيشتر استفاده شود، اين معجزه‌اى است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات ديده‌ايم که بايد با توجه به موقعيتى که داريم از اين وسيله استفاده کنيم. طبيعتا فضاى زندگى‌هاى فردى و اجتماعى را از طريق رسانه‌ها به هم پيوند مى‌دهيم و يک حرکت عظيم و گسترده و قابل دوامى‌ را ايجاد مى‌کنيم.يکى از دلايل تداوم همين حرکت به نظر بنده همين قضيه است که متعلق به يک گروه اندک يا حزب و يا جريان مبارزه با تمام ابعاد و جزئيات نيست بلکه يک جريانى است آميخته با آرمان‌ها و آمال و شيوه زندگى خود مردم. ما مى‌خواهيم از تفسير اين آيه‌اى که «خانه‌هاى خود را قبله قرار دهيد» الهام گرفته و اين طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسيع اجتماعى و اين تشکل‌هاى ريز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندين سهم و شرکت داريم در حقيقت اين حرکت شکل و ادامه پيدا کند.مير حسين موسوى درباره راه حل هاى بحران اخير گفت: تا هنگامى‌که مسئله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامى‌که مردم کثير و اکثريت مردم اغتشاشگر ناميده بشوند، تا موقعى که مردم به حساب نيايند، راه حل جامعى براى رفع مشکل پيدا نخواهد شد.
براى همين وحدت ملى در معناى دومى‌که بنده ذکر کردم که فعاليت‌ها و دسته‌ها و گروه‌ها مى‌کنند در اين رابطه که برخى با نيت خير است فکر مى‌کنم که اين مسئله ضرورت دارد که در هر حرکتى به مردم احترام گذاشته بشود، اکثريت مردم رانده نشوند، مردم همه با همند حتى آنهايى که عقايد ديگرى دارند، اين تفکيک و تجزيه را ما مى‌کنيم و متاسفانه مردم را از همديگر جدا مى‌کنيم. اصل اين است که به مردم احترام گذاشته شود، عقايدشان قبول شود و اين اصل که همه ما بايد به قانون اساسى برگرديم آن موقع راه‌حل خيلى راحت پيدا مى‌شود .

هیچ نظری موجود نیست: