۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

زهرا رهنورد : روح لطیف هنرمندان ، معضلات اجتماعی را بر نمی تابد



عصر امروز (18 آبان) مراسم بزرگداشت پرویز مشکاتیان، استاد سنتور ایران با حضور زهرا رهنورد در تالار شهید چمران دانشگاه تهران برگزار شد.در ابتدای این مراسم کهب به همت انجمن اسلامی پردیس دانشکده هنر تهران و دانشکده‌های فنی تهران برگزار شد محمدرضا درویشی به روی صحنه رفت و خود را به عنوان همکلاس، همخانه، همسایه، همدل و رفیق مشکاتیان معرفی کرد. وی مشکاتیان را یکی از مهمترین و خاص‌ترین موسیقی‌دانهای ایران توصیف کرد و گفت: سیر و سلوک پرویز مشکاتیان مخصوص به خودش بود و هیچ شباهتی به سلوک دیگر اساتید موسیقی ایران نداشت.وی افزود: سال 53 او از نیشابور و من از شیراز در کنکور دانشکده هنر امتحان دادیم و هر دو قبول شدیم و در سال 54 با هم در تهران همخانه شدیم و من خود شاهد ممارست پرویز و سیر و سلوکش برای وارد شدن به مقام معنوی ردیف دستگاهی ایران در آن سالها بودم. وی ادامه داد: مشکاتیان روزی 10 تا 12 ساعت ساز می‌زد ولی سازی که می‌زد از جنس ساز فیزیکی نبود او به درکی کامل از سنتور رسیده بود و در همان سالها بود که اولین خلاقیت‌های هنریش را بروز داد.درویشی دعوت شدن یک دانشجوی موسیقی در پایان ترم اول تحصیلی به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در آن سالها را امری بی‌سابقه دانست که شامل حال مشکاتیان شد زیرا وی خود فردی بی‌سابقه در موسیقی ایران بود. وی خاطر نشان کرد: مشکاتیان در یک دوره سه ساله با تمرکز زیاد بر موسیقی ردیفی ایران به درک معنایی و شیوه‌های تکنیکال خاصی در این موسیقی رسید و دلیل آن هم نبوغ خاصی است که همیشه در زندگی مشکاتیان وجود داشت.وی یکی از دلایل خاص بودن مشکاتیانی را یک شکل بودن نوازندگی او در سال 58 با نوازندگی او در سال 88 عنوان کرد و گفت: سنتوری که او در سال 58 می‌زد با سنتوری که او در سال 88 می‌زد هیچ فرقی نمی‌کند، نه اینکه او رشد نکرد بلکه دلیلش رشد بسیار سریع او در موسیقی بود. او در جوانی خیلی زود به پایان آن چیزی که همه سالیان طی می‌کنند تا به آن برسند رسید.این استاد موسیقی ایران ادامه داد: بعد از این دوره مشکاتیان خلاقیت زیادی از خود نشان داد، ردیف‌های او، جواب‌های او به خواننده، سازی که می‌زد همگی و هنگی مملو از حرکاتی هنرورزانه و خلاقانه بود. وی موسیقی‌دانهای ایران را به سه دسته تقسیم کرد که در دسته اول افرادی قرار دارند که دنیای خاص ردیف موسیقی ایرانی مستشان می‌کند، دسته دوم موسیقی‌دانهایی که با درک و هضم دنیای ردیفی موسیقی اقدام به ساخت یا نواختن موسیقی خلاقانه می‌کنندو دسته سوم بدون هضم دنیای موسیقی ردیفی ایران از آن می‌گذرند.وی افزود: آثار مشکاتیان چه در زمان حیاتش چه پس از مرگش بخشی از فرهنگ و سنت موسیقی معاصر ایران شد و خواهد شد. درویشی یکی از ویژگی‌های مهم و بارز مشکاتیان را توجه بیش ازا حد و اندازه او به ادبیات دانست و گفت او به همان اندازه که درگیر موسیقی بود درگیر سفر و ادبیات نیز هم بود. کمتر موسیقی‌دانی را می‌بینیم که به اندازه مشکاتیان کتاب خوانده باشد و ی ویژگی عجیبی که داشت هر صفحه را که دوبار می‌خواند حفظ می‌کرد.وی افزود: به خاطر اشرافی که به ادبیات داشت در لحظه شعرهای ویژه و خاصی را برای آهنگ‌های خود انتخاب می‌کرد او قدرت تصمیم‌گیری در مورد آهنگ شعر داشت که این خصوصیت در بسیاری از اساتید موسیقی ایران نیست. وی مشکاتیان را مجموعه ای دوست داشتنی و منحصر به فرد از ویژگی‌های والای هنری و فردی نامید و اضافه کرد: همه اینها دست به دست هم داد تا مشکاتیان ماندگار شود وگرنه 500 هزار نفر سنتور می‌نوازند و اتفاقاً 20 نفر از انها هم بسیار بسیار عالی می‌نوازند ولی مشکاتیان نمی‌شوند.وی بیان کرد: تقلید از استاد مشق نامیده می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند از آثار مشکاتیان تقلید کند بلکه باید از کارهای او به خصوص تصنیف‌های ماندگارش مشق شود همانند شیوه سنتورنوازی ویژه مشکاتیان که خاص او بود. به گفته درویشی باید نگاه پرویز مشکاتیان به موسیقی فهمیده و درک شود و موسیقی‌دانها باید سعی کنند از تقلید هنر مشکاتیان بپرهیزند. وی اظهار کرد: پرویز مشکاتیان سهم خود را به موسیقی ایران ادا کرد و مردم هم چه در زمان حیات او و چه در زمانی چون امروز که او دیگر بین ما نیست سهم خود را نسبت به او ادا کرده و می‌کنند.درویشی در پایان با ذکر اینکه "چرا نهادهایی هستند که به جای حمایت بر سر موسیقی ایران می‌زنند" گفت: نهادهایی هستند که نه از موسیقی و نه از افرادی مانند مشکاتیان حمایتی که نمی‌کنند هیچ تنها باعث سرخوردگی موسیقی ایرانی می‌شوند.در ادامه این مراسم حمیدرضا نوربخش خواننده مدیر عامل خانه موسیقی به روی صحنه رفت و ضمن نابغه خواندن مشکاتیان گفت: نوابغ طلوع و درخشان خیلی زود می‌باشد و شاهکارهای او بین 17 تا 35 سالگی‌اش است. وی افزود: مشکاتیان خیلی زود به باروری رسید. خاوام همت در اواسط دهه 60 بود که من افتخار داشتم در خدمت بزرگ استاد موسیقی ایران یعنی احمد عبادی میرسیدم و او بود که مشکاتیان را استاد نامید و مرا به او معرفی کرد.وی خاطر نشان کرد: وقتی بزرگتری مانند عبادی که به هیچ وجه اهل گزافه‌گویی نیست مشکاتیان سیساله را استاد خطاب میکند میتواند به بزرگی و جایگاه والای او مشکاتیان دلالت داشته باشد. نوربخش ادامه داد: سخن به سعدی ختم میشود ولی هنر حافظ این بود که بعد از سعدی آمده و به حافظ تبدیل شود. سنتور ایران هم به پایور ختم شده بود که مشکاتیان پا به عرصه فعالیت گذاشت و به مشکاتیان تبدیل شد.وی مشکاتیان را خداوندگار ریتم ایران دانست و گفت: پایه‌هایی که مشکاتیان کاشت مرهون ذهن نابغه و خلاق خودش بود. چهار سال پیش درآمدها و بازیهای ریتمیکی که داشت منحصر به خود مشکاتیان است و هیچ‌کس دیگری نمیتواند مانند آنها را بیافریند. وی مشکاتیان را یکی ادیب نامید و خاطر نشان کرد: زبان محاوره مشکاتیان، زبانی فاخر، ادیبانه و ناب بود که برگرفته از اشعاری است که از حفظ داشت به همین دلیل تصانیفی که ساخت بسیار خاص بودند.نوربخش که خواننده آخرین اجرای مشکاتیان (کنسرت ققنوس ) بود در پایان گفت: به حق باید اذعان کرد که او شعر را میشنید و آهنگ شعر را از درون آن بیرون میکشید.در ادامه سعید فرج‌پوری نوازنده چیره‌دست کمانچه ایران ضمن نواختن آهنگ وطن یاد و خاطره مشکاتیان را گرامی داشت و گفت: خاطرم هست که او را بعد از اتفاقات اخیر دیدم که بر ادامه کار هنرمندان در شرایط خاص و اینچنینی کشور تاکید میکرد. وی افزود:‌موسیقیدانان کشور خسته‌شده‌اند و هیچ تریبونی ندارند که به وضعیت حال کشور اعتراض کنند و بدانند که بالاخره موسیقی حرام است یا حلال؟در ادامه این مراسم و بعد از سخنرانیهای کوتاه آوامشکاتیان دختر استاد مرحوم مشکاتیان، خواندن قطعه‌ای کوتاه توسط همایون شجریان و نوازندگی و خوانندگی مجید درخشانی، زهرا رهنورد به روی صحنه رفت و گفت: سخت است که در سوگ هم دانشگاهی سابق خودم و استاد بزرگ موسیقی ایران یعنی مشکاتیان صحبت کنم.
وی که با تشویق بسیار زیاد حاضران روبرو شده بود به ارتباط قوی بین مجسمه‌سازان و موسیقیدانان اشاره کرد و افزود: مجسمه‌هایی که ما میساختیم با ملودیهای موسیقیدانان هماهنگی زیادی داشت. رهنورد مرگ‌های زودرس هنرمندان را بیارتباط با وضعیت کنونی جامعه ندانست و بیان کرد: روح لطیف هنرمندان این همه معضلات اجتماعی را برنمیتابد. آنها مریض میشوند و بال و پرهای شکسته خود را از عالم دنیا رها میکنند.وی ادامه داد: این سرنوشت مشکاتیان و دیگرانی بود که در این ایام زودتر از حد انتظار بال میگشایند و پرواز می‌کنند.

هیچ نظری موجود نیست: