۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

آقاى دکتر مرندی انصاف دهید!

سناریوى تسویه و حذف اصلاح‌طلبان از عرصه رقابت سیاسى و معادلات قدرت با دو شیوه به دست گرفتن افکار عمومى توسط شیوه‌هاى اطلاع‌رسانى غلط و تهدید چندجانبه رهبران اصلاح‌طلب کماکان دنبال مى‌شود. در حالى که از نظر کارشناسان اطلاع‌رسانى موضع‌گیرى آشکار صدا و سیما در معادلات جناحى هویت ملى آن را مخدوش و کارکرد آن را زیر سوال برده است.

این رسانه براى جهت دادن به مخاطبان خود علیه اصلاح‌طلبان در واپسین برنامه ۳۰/۲۰ در ۱۴/۸/۸۸ مصاحبه‌اى با دکتر مرندی، نماینده محترم مردم تهران پخش کرد که محل واکاوى و نقادى بیشتر است. دکتر مرندى در این مصاحبه اعلام کرد، روز ۱۳ آبان، هنگامى که قصد داشت به سمت محل مراسم برود، از سوى طرفداران جنبش سبز مورد حمله واقع شد و شیشه اتومبیل او را شکسته و تعدادى از مردم تهران به ایشان اهانت کرده‌اند.دکتر مرندى با انتساب دادن این رفتار ضداخلاقى و عقلانى به طرفداران اصلاحات خواستار آن شد که رهبران جنبش سبز و اصلاح‌طلب از این رفتارها تبرى بجویند!هرچند هجوم و اهانت به آقاى مرندى و هر شهروند دیگر اقدامى مذموم و افراطى‌گرى محکوم به شکست است، اما واکاوى و کالبدشکافى رسانه‌اى سخنان دکتر مرندى از این جهت اهمیت مى‌یابد که بعضا شیوه‌هاى ظریف‌تر و جدیدترى بر مدیریت صدا و سیما حاکم شده، به طورى که صدا و سیما پس از آنکه در اعتمادسازى افکار عمومى با ناکامى روبه‌رو شد، قصد دارد با انگاره سازى‌هاى مدرن‌تری، آب از دست رفته را جمع کند و به شکل حرفه‌اى‌ترى سیاست جناحى و اطلاع‌رسانى ناصواب خود را ترمیم کند و ودر قد و قامت رسانه ملى ظاهر شود.اما از منظر محتوایی، اشکال عمده‌اى که بر سخنان دکتر مرندى وارد مى‌شود آن است که ایشان از کجا علم قطعى حاصل کرده‌اند که خشونت‌طلبان مهاجم هم سنخ اصلاحات و جنبش سبز بودند؟ دکتر مرندى به استناد سخنان خودشان نتوانستند در مراسم ۱۳ آبان حضور داشته باشند اما نگارنده این سطور که از ساعت ۱۰ تا ۱۵ شاهد و ناظر متن و حاشیه مراسم بودم، شهادت مى‌دهم که در مراسم ۱۳ آبان امسال انواع و اقسام طیف‌هاى خلق‌الساعه و سازماندهى شده مانند جنبش سبز علوى و… در مراسم طراحى شده بود، حال چه استبعادى وجود دارد که این افراد توسط نیروهاى لباس شخصى سازماندهى نشده‌اند؟آقاى دکتر انصاف دهید! هنگامى که سناریوسازان مخالف عقلانیت انتقادى به منظور تخریب اصلاح‌طلبان از هرگونه پوشش رسانه‌اى علیه اتهامات اثبات نشده دریغ نمى‌کنند و قصد داشتند برخلاف قانون و نظر رهبرى اصلاح‌طلبان را ملکوک سازند، چگونه نمى‌توانند با استخدام نیروهاى هدایت شده علیه شما و منافع عمومى عمل کنند؟ آقاى دکتر آیا تخریب برخى اموال عمومى توسط نیروهاى لباس شخصى و هجوم وحشیانه به کوى دانشگاه و… که رسیدگى به آن همواره از سوى دستگاه‌هاى مربوطه، پشت گوش انداخته مى‌شود را از یاد برده‌اید یا آنکه مشغله زیاد شما را دچار نسیان و تغافل سیاسى کرده است.نگارنده به اتهام آنکه اصلاح‌طلب هستم، به ضرس قاطع نمى‌توانم بگویم که افراد مهاجم به شما از افراد سرخورده‌اند که نمى‌توانند اعتراض خود را به شکل مدنى بروز دهند، یا آنکه بخشى از سناریوسازى علیه اصلاح‌طلبان، ولى بر این قاعده جامعه‌شناسانه اعتقاد واثق دارم که سیاست و اتخاذ روش‌هاى تهدید و سانسور و… برآیندى جز اعتراضات رادیکال و غیرمدنى ندارد و صدالبته این خواسته سناریوسازان برخى جریانات است.
آقاى دکتر! انصاف دهید کدام یک از بیانیه‌هاى میرحسین، خاتمى و کروبى بر طبل جنگ و خشونت‌ورزى مى‌کوبد و بر تندروى دلالت دارد که آنقدر شتاب‌زده داورى کرده‌اید. رهبران اصلاحات نیک مى‌دانند که وارد شدن به میدان افراطى‌گرى خواسته سناریوسازان در رسانه‌هاى خشونت‌طلب است. آیا بیانیه‌هاى ۱۴ گانه میرحسین با مقالات و یادداشت‌هاى تعدادى از رسانه‌هاى نفرت پراکن قابل مقایسه است که میرحسین را به افراطى‌گرى متهم مى‌کنید؟جان کلام و پیام شما در مصاحبه با برنامه ۳۰/۲۰ آن بود که میرحسین، خاتمى و کروبى از این افراد- بخشى از تهرانیانى که شما نماینده آنان هستید- تبرى جویند! و مرزبندى خود را از آنان مشخص سازند. واقعا جاى تعجب است! مگر میرحسین یا خاتمى چه سمتى دارند که در مقابل برخى کنش‌هاى هیجانى مردم پاسخگو باشند؟ مگر شرایط کنونى محصول مدیریت نابخردانه برخى خشونت‌طلبان نیست. اگر پاسخ شما منفى است، پس چه کسانى از قبل و پس از انتخابات پروژه تسویه‌حساب با اصلاحات را مدیریت مى‌کنند؟ فضاى شهرها را فضاى غیرعادى مى‌کنند و در نمایشگاه مطبوعات مثل آوردگاه صف مى‌کشند و…آقاى دکتر انصاف داشته باشید کدام یک از مسئولان مستقیم و آقایانى که شما بهتر مى‌شناسید، از هجوم لباس شخصى‌هایى که على‌الظاهر مورد تائید رسمى هیچ مرجع قانونى و حکومتى نیست را محکوم کرده و یا از اقدام مجرمانه آنان تبرى جسته‌اند. به راستى کسى باید از مردم عذرخواهى کند و نسبت به عملکرد برخى «نیروهاى خودسر» تبرى بجوید که شرایط عقلانیت انتقادى و مشارکت حداکثرى را به بى‌اعتمادى سوق مى‌دهد وگرنه اصلاح‌طلبان همواره با شیوه‌هاى قانونى «حلقه وصلى بر گسست مسئولان و مردم» بوده‌اند و از هرگونه خشونت‌طلبى از سال ۷۶ تاکنون مبرا بوده‌اند و فاصله خود را با آن حفظ کرده‌اند.آقاى دکتر به وجدان و فطرت الهى‌تان شما را قسم مى‌دهم! آیا میرحسین موسوى که از غلیان احساسات به شدت پرهیز مى‌کند و آن را ترفند و دام گسترده برخى افراطیان مى‌داند، باید عذرخواهى کند یا کسانى که به طور آشکار و پنهان خشونت‌طلبان را در قالب نیروهاى سیاسى شخصى و… سازماندهی، برنامه‌ریزى و پشتیبانى مى‌کنند، باید از کرده خود نادم شوند و تبرى جویند. آقاى دکتر اگر واقعا جنابعالى در مقام استدلالى با موکلان خود ارتباط برقرار مى‌کردید یا دولت به مطالبات مردم رسیدگى مى‌کرد کار به آنجا نمى‌رسید که از آنان تبرى بجویند و یا دیگران را به این کار دعوت کنید؟

هیچ نظری موجود نیست: