على لاریجانى همانند دو برادر دیگرش یک محافظهکار سنتگراست. چنین گرایشى در سیاست و وابستگى به یکى از بیوت مرجعیت از او چهرهاى معتمد در میان روحانیت راستگراى ایران ساخت. این اعتماد دوسویه آنچنان بود که این فرمانده سابق سپاه پاسداران توانست ریاست بزرگترین دستگاه رسانهاى و تبلیغاتى کشور را در اختیار بگیرد. اگرچه او قبل از آن نیز ریاست بر مهمترین وزارتخانه فرهنگى کشور را در کارنامه خود داشت؛ وزارتخانهاى که روحانیون سنتگراى ایران تمایل دارند بیشتر ارشادىاش بخوانند تا فرهنگی.در دوره دولت سیدمحمد خاتمی، على لاریجانى بیشتر به یک چهره فرهنگى تبدیل شد، البته تفاوت چنین چهره فرهنگى با آنچه ما در ذهن از نخبگان فرهنگى داریم، بسیار زیاد است. على لاریجانى در دوره اصلاحات بخش مهمى از جبهه فرهنگى را مدیریت کرد تا سیاستکاران محافظهکار اسباب محدود شدن اصلاحطلبان را فراهم کنند. اینچنین بود که صدا و سیماى لاریجانى به محل حضور رادیکالهاى فرهنگى تبدیل شد...در فقدان حضور راستگرایان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما اختیاراتش را وسیع تعریف کرد تا هم ارشاد کند و هم در صورت لزوم تخطئه و تخریب. در چنین شرایطى نهادهایى که از دایره قدرت محافظهکاران خارج شدند، از عدالت و عنایت صدا و سیماى لاریجانى نیز محروم ماندند. سیدمحمد خاتمى و وزیرانش نه جاى چندانى در تلویزیون داشتند و نه اندک امکانى براى دفاع از اتهامات رسانه ملى علیه خود. اما همه این گشاده دستى در تعریف وظایف و کارکردها و اتهامپراکنى علیه جناح اصلاحطلب باعث نشد که اصلاحات از رونق بیفتد. اصلاحطلبان با وجود سیاست تهاجمى صدا و سیما توانستند اکثریت کرسىهاى مجلس ششم را در اختیار خود بگیرند. این موفقیت در شرایطى اتفاق افتاد که در دوره انتخابات مجلس ششم اصلاحطلبان نتوانستند از امکانات رسانه ملى استفاده لازم را ببرند.
صدا و سیما پس از شکلگیرى مجلس ششم به تدریج از یک رسانه فراگیر و ملى به رسانهاى جناحى تبدیل شد. در واقع صدا و سیماى لاریجانى سخنگوى محافظهکاران شد و توپخانه فرهنگى علیه جبهه اصلاحات. این در شرایطى بود که اصلاحطلبان با وجود تبعیض در استفاده از این رسانه دیدارى و شنیدارى توانسته بودند با کمک رسانههاى مکتوب اثرگذارى خود را در حوزههاى اجتماعى حفظ کنند. شرایط آنچنان شد که بزرگترین رسانه کشور با سرمایه میلیاردى نتوانست از پس مطبوعات برآید. با شروع کار دولت نهم، على لاریجانى دیگر چهره فرهنگى محافظهکار باقى نماند. او حضور در سیاست را به ماندگارى در حوزه فرهنگ ترجیح داد. پس با آغاز کار محمود احمدىنژاد در کاخ ریاست جمهوری، على لاریجانى نیز به شوراى عالى امنیت ملى رفت تا براى اولین بار در کسوت یک دیپلمات، هدایت پیچیدهترین پرونده سیاست خارجى ایران را برعهده بگیرد. اما بروز برخى اختلافات و تفاوت دیدگاهها با احمدىنژاد کار لاریجانى را در مهمترین نهاد امنیتى کشور ناتمام گذاشت. با این وجود برکنارى از این پست دیپلماتیک، پایانى بر تلاش او براى حضور در عرصه سیاست نبود.على لاریجانى اینبار وارد کارزار انتخابات مجلس هشتم شد و توانست به جاى حداد عادل بر کرسى ریاست مجلس هشتم بنشیند. این پوزیشن از على لاریجانى چهرهاى متفاوت از گذشته ساخت، آنچنانکه او را به عنوان جدىترین منتقد دولت احمدىنژاد در ساختار قدرت و در میان محافظهکاران مىدانند. اما این همه ماجرا نبود و نیست. چرا که لاریجانى در روزهاى اخیر تصمیم گرفته است که دایره انتقادهاى خود را بگستراند. پس این تصمیمگیرى جدید خود را با انتقاد تند و تیز از ضرغامی، رئیس صدا و سیما به صورت رسمى و علنى اعلام کرد. بهانه انتقادات نیز عدم پوشش مناسب نشست مشترک مجلس و دولت بود؛ بهانهاى که باعث شد لاریجانى حداقل براى چند ساعت کارنامه خود را در همان نهاد مورد خطاب و عتاباش فراموش کند. پس بهتر است کسى به آقاى رئیس مجلس یادآور شود که خود روزى روزگارى با این رسانه ملى چه کرد و امروز چه شده که انتظار دیگرى از صدا و سیما دارد؟ اگر آقاى لاریجانى یادشان رفته لااقل ما فراموش نمىکنیم آن دورانى که صدا و سیما تحت لواى ریاست ایشان چگونه نهادهاى قانونى کشور را مورد محبت و التفات خود قرار مىداد.اگر احوالات ایشان مکدر نشود، اجازه دهید نقش بىمثال صدا و سیما را در ماجراى قتلهاى زنجیرهاى نیز یادآور شویم. در آن زمان برنامه چراغ روشن شد تا چراغ تحلیلها و گزارشهاى اصلاحطلبان خاموش شود. بنابراین ماجراى قتل نویسندگان و سیاستمداران به زمینهاى تبدیل شد تا صدا و سیماى لاریجانی، توپخانه اتهامپراکنى علیه اصلاحطلبان را روشن کند. حال شایسته آقاى لاریجانى نیست که امروز خیلى از عملکرد صدا و سیما دلچرکین شود چرا که خود کرده را تدبیر نیست. فراموش نکنیم آنها که باد مىکارند روزى روزگارى توفان درو مىکنند. آقاى لاریجانی! ظاهرا مسئله شما هم باید همین قضیه باد و توفان باشد. آیا اینطور نیست؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر