روز 13 آبان در حالیکه فضای شهرهای مختلف کشور بشدت امنیتی شده بود، در گوشه ای از تهران اتفاق وحشتناکی رخ داد که نشان از عمق فاجعه ای در دل شهر می داد. زنی توسط 6 نفر مورد تجاوز قرار می گیرد . این افراد فرصت کافی برای انجام عمل شنیع خود پیدا می کنند که در شهری که به شدت امنیتی شده ، عمق ناامنی را به نمایش بگذارند. "شما هم لرزیدید یا نه" عنوان سرمقاله دو روز پیش آفتاب یزد بود که بر اساس خبر وقوع یك تجاوز که اتفاقی مورد مشاهده گشت انتظامی قیامدشت حین گشتزنی در منطقهاستحفاظیاش قرار گرفته نوشته شده است. مجتبی واحدی سردبیر آفتاب یزد با یادآوری اینکه این حادثه در روز سیزدهم آبان رخ داده می نویسد: "یک نماینده هوادار دولت درباره امنیتی شدن فضای تهران گفت این به خاطر حفظ جان مردم است، حالا باید از او پرسید كدام غفلت مسئولان ، عـدهای از اراذل و اوبـاش را مطمئن ساخته كه میتوانند از كنار خیابانی در شهر، بانویی را بربایند و برای انجام اقدام حیوانی یعنی تجاوز دسته جمعی، از فرصت كافی برخوردار باشند؟"
لزوم توجه بیشتر به "کنترل" آسیبهای اجتماعی
در میان عوامل تهدید كننده امنیت افراد جامعه که به بروز آسیب های اجتماعی می انجامد، می توان از تعرض و تجاوز جنسی به عنوان دردآورترین و تلخترین نوع تهدیدات نام برد. اما متاسفانه در جامعه به آسیبهای اجتماعی و مسئله "امنیت" به شكل جدی پرداخته نمی شود. و عملکرد دولت در ایجاد امنیت فردی و اجتماعی در سطح جامعه بسیار ضعیف بوده است و همین امر موجب آگاهی نیافتن افراد جامعه از خطرات تهدید کننده و از سوی دیگر سوء استفاده تبهکاران از این بی نظمی و هرج و مرج در سطح جامعه می شود.شاید اگر دستگاههای اطلاعرسانی در باب آگاهیبخشی به جامعه و اطلاعرسانی کمی با نگاه علمی تر و کارشناسانه تر به مسئله "امنیت اجتماعی" بپردازند و مسئله نظارت بر مسائل اجتماعی را از دغدغه های اصلی خود قراردهند کمترشاهد گستردگی ناامنی اجتماعی در سطح جامعه باشیم و راهکارهای کارشناسانه مانع از لگدمال شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی شوند. و باز شاید اگر مسئولان به کنترل آسیبهای اجتماعی بیاندیشند و اقدامات موثر در کنترل آسیبهای اجتماعی را از اولویت های مهم خود قرار دهند شاهد جامعه ای امنتر و سالمتر باشیم.
"رشد" آسیبهای اجتماعی
گفتنی است پرویز سروری در حاشیه مراسم راهپیمایی سیزده آبان در خصوص امنیتی شدن فضای امروز شهر تهران گفته بود: "یكی از وظایف دستگاههای امنیتی، تامین امنیت برای جامعه است. و برای حفظ جان مردم در مسیر راهپیمایی، دستگاههای امنیتی و انتظامی وظیفه دارند كه با برپایی امنیت، آسیبی به مردم نرسد."واحدی در بخش دیگری از سرمقاله خود ادامه می دهد: " مسئولانی كه تغییر چهره شهر به یك فضای امنیتی را یك الزام برای حفظ جان مـردم تـهـران مـیدانـند بایستی به ارزیابی این موضوع بپردازند كه چه عواملی، سوء استفاده و سرقت عناوین انتظامی و اطلاعاتی را تا این حد تسهیل كرده است؟ چند ماه قبل فرمانده وقت نیروی بسیج، اعلام كرده بود در جریان ناآرامیهای بعد از انتخابات، عدهای با سرقت لباس ماموران انتظامی و بسیج، مبادرت به ضرب و شتم معترضان كرده بودند تا چهره نیروهای نظامی و انتظامی ایران را تخریب نمایند. آیا واقعا كسی نباید به فكر افزایش سوءاستفادههای این چنینی از لباسهایی باشد كه برای مردم، محترم است و مشاهده آنها بایستی آرامش را به جامعه تزریق كند؟"دکتر رییس دانا، استاد دانشگاه در رابطه با آسیبهای اجتماعی و افزایش ضریب ناامنی اجتماعی، بیاعتمادی در جامعه و ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه میگوید: "یکی از نتایج افزایش آسیبهای اجتماعی، از بین رفتن هویت مردم و جامعه و به خطر افتادن کرامت انسانی است." قابل ذکر است طبق آمارهای اعلام شده از سوی سازمانهای مختلف، آسیبهای اجتماعی بر اثر عملکرد دولت نهم در جامعه افزایش یافته است. به طوری که ناامنی اجتماعی و بیاعتمادی مردم در جامعه مشاهده می شود.
تلاش برای ایجاد "گفتمان اجتماعی"
سهیلا وحدتی با اشاره به بی توجهی مسئولین به مسائل جنسی در جامعه می گوید: " حاكمیت جمهوری اسلامی تلاش فراوانی در جهت انكار مسائل جنسی در جامعه و سانسور شدید آنها مینماید و حتی تا آنجا پیش رفته كه از بكارگیری واژه"تجاوز" در جامعه جلوگیری میكند! هم اكنون دركشور ما ارگانهای رسمی حكومت و مطبوعات به جای استفاده از واژه «تجاوز»، اصطلاح "آزار و اذیت" را بكار میبرند!"وی در ادامه می افزاید: "گفتگوی باز درباره خشونت و آزار جنسی از دستاوردهای مبارزات زنان است كه این پدیدهها را به عنوان "معضل اجتماعی" مطرح نموده و برای حل آنها "گفتمان اجتماعی" میطلبد. باورعمومی نادرست كه هر آنچه مربوط به مسائل جنسی است، امری خصوصی است و نباید در سطح جامعه مطرح شود، مدتهاست كه در نتیجه مبارزات زنان كهنه شده و دیگر كاربردی ندارد."این کارشناس همچنین با تاکید بر سانسور حكومتی در این زمینه تصریح می کند: " ما هیچگونه آمار دقیقی از میزان تجاوز دردست نداریم. دلیل این امر نه تنها خودسانسوری قربانیان و خانوادههای آنان است كه جریان را گزارش نمیدهند، بلكه سانسور شدید حكومتی نیز در این زمینه مانع از شكلگیری گفتمان اجتماعی، آگاهسازی عمومی، و رسیدگی به اینگونه جرایم است، ضمن اینكه عدم دفاع و حمایت دولت از قربانیان آزارهای جنسی به خودسانسوری این قربانیان بیشتر دامن میزند."وحدتی ادامه می دهد: "به دلیل شدت سانسور در فرهنگ ما، موضوعات جنسی وقتی كه در سطح اجتماعی بطور روشن مطرح نمیشود، زیرزمینی شده و در حوزه فرهنگ خشونت و توهین به زن رشد میكند. این امر به تبلیغ و رواج هرچه بیشتر خشونت جنسی علیه زنان و كودكان و دیگر افراد آسیبپذیر در جامعه میانجامد. یكی از وظایف حكومتگران و روشنفكران جامعه در مبارزه با خشونت علیه زنان، پاكسازی فرهنگ جنسی جامعه از خشونت بویژه در میان جوانان است. با تبدیل مساله به یك گفتمان عمومی است كه میتوانیم آن را به عنوان یك معضل اجتماعی تعریف كنیم، و سپس راه چارهموثر اجتماعی برای آن بیاندیشیم."
نگاه سخت افزاری حاکمیت اقتدارگرا به مسئله امنیت
از سوی دیگر، علی مزروعی با انتقاد ازناامنی اجتماعی در دولت احمدی نژاد می گوید: " در مورد عملکرد اینان در برقراری " امنیت " به رغم بکارگیری خیل کثیری از نیروهای امنیتی و نظامی در مقایسه با دوران خاتمی می گوید؛با این تفاوت که در زمان خاتمی اختیار نیروهای حافظ " امنیت " به هیچوجه در اختیار دولت نبود و بعضا خود این نیروها عامل دامن زدن به ناامنی ها بودند. خوب وضع امنیت در دولت احمدی نژاد آنچنان وخیم و نا به هنجار شد که حاکمیت ناچار از اجرای طرحی بنام "ارتقای امنیت اجتماعی " شد که به نظرم به رغم هزینه های سنگینی که به همراه داشته است موفقیت چندانی ببار نیاورده است و جامعه ما همچنان با مشکل ناامنی دامنگیر دست به گریبان است ."نماینده سابق مجلس ششم ادامه داد: " حتی اگر بپذیریم که حاکمیت در سایه مجموعه اقدامات سخت افزاری و بگیر و ببند هاتوانسته است یک امنیت نسبی در کوچه و خیابانها برقرار کند اما مجموعه شرایطی که جامعه ایرانی با آن مواجه است ناامنی را به درون خانه ها و زوایای پنهان کشانده است . برای اثبات این موضوع فقط کافی است صفحه حوادث روزنامه ها را هر روز مطالعه و در اخبار آن غور کرد تا دریافت نوع جنایاتی که هر از گاه در جامعه ما اتفاق می افتد حکایت از عمق ناامنی در جامعه ما دارد واقعا رخداد اینگونه جنایات در کشوری مثل ایران و در سایه یک حکومت دینی نباید حکومتگران و دینداران و اصولگرایان و ارزشمداران و... را بلرزاند ؟" وی همچنین با اشاره به نگاه سخت افزاری حاکمیت اقتدارگرا به مسئله امنیت فقط برای تامین امنیت خودشان تاکید می کند: "در دنیای امروزمسئله امنیت باید در خدمت مردم باشد. اما جامعه ما معلوم نیست تا کجا می خواهد برای " مسئله امنیت " این همه هزینه بپردازند و از گذشته خود عبرت نگیرد دولتهایی که با داعیه برقراری امنیت آمدند نه تنها امنیت نیاوردند بلکه آن مختصر آزادی و آرامشی را هم که مردم قبل از آن داشتند از آنها گرفتند و در نهایت هم نوعی امنیت قبرستانی برقرار کردند."

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر